کارهاي زنبورداري در ماه شهريور


همان طوري كه نركشي در ماه پيش اعلام پايان يافتن سال جمعيت ها بوده، شروع شهريور ماه نيز اعلام آغاز سال براي زنبورها در ايران است. تقويم سالانه زنبورها با تقويم سالانه ما 5 ماه تفاوت زماني نشان مي دهد. اين وضع و اين تفاوت براي زنبوردار فوق العاده مهم است. بايد حتما در نظر گرفته و با زنبورهايش با تقويم خودشان كار كند نه با تقويم ما.

در اين ماه معمولا شدت گرماي تابستاني مي شكند. هوا رو به اعتدال مي گذارد. گو اينكه هنوز سرد نشده ولي ديگر از آن گرماي شديد تابستاني خبري نيست. شب ها در نقاط مرتفع كشور ما در اطراف شهرهايي مانند اردبيل، همدان، دماوند و اراك سرد هم مي شود. زنبورها با حس كردن اوضاع كم كم خودشان را براي زمستان آماده مي كنند. ملكه مرتب از تعداد تخم هايي كه در 24 ساعت مي گذارد مي كاهد. زنبوردار با ادامه تغذيه زمستاني سعي مي كند كه از شدت كاستن تخم ريزي تا آنجا كه ممكن باشد جلوگيري كند. چون زنبورهايي كه از اين به بعد متولد مي شوند پاييز و زمستان و حدود يك ماه از بهار را در جمعيت مي گذرانند.

جمعيت در اواخر زمستان و فروردين ماه هر چه قوي تر باشد موفق تر بوده و عسل زيادتري به كندو مي آورد. جلوگيري از كم شدن تعداد تخم هايي كه ملكه روزانه در اين ماه مي گذارد به كمك تغذيه زمستاني براي رسيدن به همين هدف نيز هست. البته هدف اصلي تامين ذخيره زمستاني جمعيت ها مي باشد.

براي تغذيه در اين ماه از شربتي استفاده مي شود كه با نسبت 2 كيلو شكر و 1 ليتر آب تهيه مي گردد. بعضي ها نسبت 3 كيلو شكر و 2 ليتر آب را ترجيح مي دهند كه اين هم صحيح است. اگر به اين شربت ها در مقابل هر ليتر آب يك الي 2 قاشق غذا خوري عسل اضافه شود زنبورها آن را بهتر قبول مي كنند و اگر آن را با مقداري دارو بر ضد بيماري نوزما مثل فوماژيلين مخلوط كند با بيماري مزبور مبارزه شده و زنبورها زمستان را سالم تر مي گذرانند و از مرگ و مير زمستاني نسبتا جلوگيريي مي شود.

پس از پايان تغذيه زمستاني زنبوردار ناگاه ملتفت خواهد شد كه جمعيت ها به شدت ضعيف شده اند و از اين وضع سخت ناراحت مي شود. مثلا كندوهايي كه در آغاز تغذيه 20 قاب پر از زنبور داشته اند، در پايان آن تعداد قاب هاي پر از زنبورشان به 14 عدد هم نمي رسد. اين جريان كاملا طبيعي است و جاي ناراحتي نيست. چه هنگام شروع تغذيه بيشترين تعداد زنبورهاي جمعيت را زنبورهاي بهاري و تابستاني تشكيل مي دادند كه در جريان جمع آوري و غليظ كردن شربت تلف شده و از بين رفته اند و در پايان تغذيه تعداد كمتري از آنها هنوز باقي مانده و بقيه اشان زنبورهاي زمستاني مي باشند.

اينست كه جمعيت نسبتا ضعيف گرديده است. زنبورهاي بهاري و تابستاني كه به هر حال بايد از بين بروند چه بهتر كه هر چه زودتر حذف گردند. زماني كه تعداد قاب هائي كه دو طرفش پر از زنبور باشد به حدود 10 قاب تقليل يافت طبقه دوم را برمي دارند و هر وقت به 8 عدد يا كمتر رسيد كندو را تنگ مي كنند در بعضي از زنبورداري ها طبقه دوم را هرگز برنمي دارند. اين كار بيشتر در مناطقي توصيه مي شود كه در آنجا بعضي از سال ها هواي سرد در وسط زمستان ناگهان گرم مي شود بطوري كه خوشه زمستاني در داخل كندو بازشده زنبورها پرواز و ملكه تخمگذاري را شروع مي نمايد و اين گرما مثلا حدود 2 هفته ادامه مي يابد ناگهان دوباره هوا سرد مي شود و حتي اغلب برف هم مي بارد زنبورها با ناچار تخم و لاروها را رها كرده به خوشه زمستاني برمي گردند. لاروهاي خارج مانده از خوشه در اثر سرما داخل سلول ها مرده و مي گندند. عفونتي كه ايجاد مي گردد جمعيت و زنبورهايش را ناراحت مي نمايد. به علاوه كلي از زحمات ملكه و جمعيت هدر مي رود و حال آنكه در كندوهاي 2 طبقه معمولا خوشه ها باز نمي شود و در نتيجه چنين مسئله اي پيش نمي آيد.

زنبور عسل عادت به تميزي فوق العاده دارد و هيچ نوع كثافتي را در داخل كندو تحمل نمي كند. حتي دفع مدفوع را تنها در خارج از كندو و در حال پرواز انجام مي دهد. در حالت عادي زماني كه مرگش را حس كرده و به خارج از كندو پرواز مي كند و ديگر برنمي گردد. تنها زماني داخل كندو مي ميرد كه مرگش ناگهاني باشد. مثلا از زنبور ديگري نيش خورده و فرصت پرواز به خارج از كندو را نداشته باشد.

جمعيت هاي ضعيف را نخست با يك بچه مصنوعي متحد كرده آنگاه تغذيه زمستاني را شروع مي كنند. اگر بچه مصنوعي در زنبورستان نبود با يك جمعيت قوي هم همين كار را مي توان كرد. ولي جمعيت هاي ضعيف را در زمستان نبايد در زنبورستان تحمل نمود چون به راحتي انواع و اقسام بيماري ها را گرفته و داخل زنبورستان پخش مي كنند.

زنبورستان بايد تا اواسط اين ماه از وجود زنبورهاي نر كاملا پاك شده باشد. هرگاه در اواخر شهريور ماه و اوايل مهر ماه در كندوئي زنبورهاي نر ديده شد بايد كندو را باز و قابها را بيرون آورده و ملكه اش را حتما به چشم ديد. ديدن تخم ها و لاروها در اين ماه از سال ها و ماه هاي بعدش به هيچ وجه نشان دهنده وجود ملكه در كندو نيست. چه ممكن است جمعيت مدتها پيش ملكه اش را از دست داده و كارگران تخمگذاري كرده باشند.

آخرين مهاجرت يا كوچ دادن در اين ماه انجام گرفته و زنبورها را به محل اصليشان يعني مكاني كه پاييز و زمستان تا بهار در آنجا مي گذرانند برمي گردانند. قبل از مهاجرت بايد طبق قوانين كوچ دادن عمل نموده و پس از مهاجرت برخلاف عقيده عده اي از زنبورداران كه سوراخ پرواز كندو را به سمت مشرق مي گذارند تا زنبور صبح ها كارش را زودتر شروع كند. بايد سوراخ هاي پرواز كندو را سمت مخالف باد منطقه قرار دهيم. دليلش اينكه درست است كه قرار دادن سوراخ هاي پرواز ممكن است باعث آن گردد كه زنبورها 10 دقيقه زودتر پروازشان را شروع كنند.

با در نظر گرفتن اينكه زنبورها اقلا 10ساعت يعني 600 دقيقه در روز امكان پرواز دارند اضافه كردن 10 دقيقه كمتر از 2 درصد به مدت پروازشان مي افزايد كه البته بسيار ناچيز و در مقدار محصول بي اثر است. حال آنكه كوفتن بادهاي شديد به سوراخ پرواز و ورودش به داخل كندو و تمام تعادل حرارتي داخلي آن را در هر فصل و هر ماهي كه باشد بكلي بهم مي زند و نه تنها فعاليت بلكه حتي زندگي عاديشان را نيز مختل مي كند. اين وضع بخصوص در زمستان خطرناك است.

تعويض ملكه جمعيت هاي ضعيف را در اين ماه و يا ماه آينده بهتر است انجام داد. گو اينكه جمعيت ها ملكه را در پاييز با تلفات بيشتري قبول مي كنند تا بهار ولي باز تعويض در پاييز را بايد ترجيح داد چون جمعيت در بهار آينده به سرعت قوي شده و عسل زيادتري مي دهد. براي اينكه تلفات ملكه كمتر شود از روش ويژه اي در تعويض پاييزي ملكه استفاده مي گردد.


منبع : کتاب زنبور عسل و پرورش آن " دکتر شهرستانی "